وکلا

ترک منزل توسط زن و بردن فرزند👩‍👦+ عواقب قانونی ⚖️【سال1403】

امروز با اشاره به آمار رو به افزایش طلاق و جدایی در کشور، تصمیم بر این شد که در رابطه با یکی از موارد اختلاف فی مابین زوجین یعنی ترک منزل مشترک و عواقب قانون ترک منزل توسط زن صحبت کنیم. گفتنی است که ترک منزل مشتکر توسط زن آن هم بدون عذر و دلیل موجه، برخی حقوق مالی زن مانند نفقه را متزلزل و برخی حقوق غیرمالی زن مانند حق حضانت فرزندان را در معرض تزلزل قرار خواهد داد. در ادامه به بررسی تفصیلی این موارد خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.

تبیین دقیق موضوع

ابتدا باید به این موضوع پرداخته شود که منظور از عمل ترک کردن چیست و مدت ترک کردن باید به چه میزان باشد؟ یا اینکه مقصود از منزل چیست و عذر های موجه زن در خصوص ترک منزل کدام موارد می باشند؟

در این مقاله منظور از ترک منزل، ترک زندگی مشترک است؛ یعنی عملی که توسط زن انجام گیرد و عرف این عمل را به نحوی تفسیر کند که معنی ترک زندگی مشترک را همراه داشته باشد. در نتیجه لزوماً هر ترک منزلی به معنای ترک زندگی مشترک نخواهد بود. برای مثال اگر زن به قصد خرید یا هر عمل دیگری اقدام به ترک منزل نماید و قصد بازگشت به منزل را داشته باشد، اقدام ایشان مصداق ترک زندگی مشترک نبوده و بر همین مبنا نیازی به اخذ اجازه از مرد هم نخواهد داشت.

در غیر این صورت اگر زن بدون اذن همسر یا بدون عذر موجه اقدام به ترک زندگی مشترک نماید، تبعات و ضمانت اجرای قانونی در پی خواهد داشت که در ادامه بحث خواهند شد لکن ابتدا به بررسی عذر موجه زن جهت ترک منزل خواهیم پرداخت:

عذر موجه زوجه جهت ترک زندگی مشترک

هر چند که حسب مادۀ 1114 قانون مدنی ، زن مکلف به سکونت در منزلی است که شوهر تعیین می کند ( البته این در صورتی است که حق انتخاب مسکن به زوجه اعطا نشده باشد ) ، لکن قانونگذار مواردی را پیش بینی نموده است که در صورت تحقق این موارد، حتی اگر زن اقدام به ترک زندگی مشترک نماید، اقدام ایشان هیچ تبعات و ضمانت اجرایی نخواهد داشت. این موارد در مادۀ 1115 قانون مدنی تصریح شده اند. در این ماده چنین آمده است که:

ماده 1115 قانون مدنی

اگر بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی و یا مالی یا شرافتی برای زن باشد زن میتواند مسکن علیحده اختیار کند‌ و در صورت ثبوت مظنه ضرر مزبور، محکمه حکم بازگشت به منزل شوهر نخواهد داد و مادام که زن در بازگشتن به منزل مزبور معذور است نفقه بر‌ عهده شوهر خواهد بود.

نکته ای که باید به آن دقت شود این مورد است که موارد پیش بینی شده حتما نباید بالفعل باشند ( یعنی حتماً لازم نیست ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی متوجه زن گردد ) که مجوز ترک زندگی مشترک به ایشان اعطا گردد بلکه همین که خوف ( ترس ) از موارد فوق در ذهن زن نقش ببندد، ایشان می تواند اقدام به ترک زندگی مشترک نماید بدون اینکه هیچ ضمانت اجرای قانونی متوجه ایشان باشد.

عذر موجه زوجه جهت ترک زندگی مشترک

ضمانت اجرا های ترک زندگی مشترک توسط زن

در این بند به بررسی این مورد خواهیم پرداخت که اگر زن بدون عذر موجه یا بدون اذن شوهر اقدام به ترک زندگی مشتکر نماید ، چه ضمانت اجراهایی متوجه رفتار ایشان خواهد بود ؛

اولین ضمانت اجرا و مهمترین آن که مستقیماً حقوق مالی زن را هدف قرار خواهد داد ، عدم تعلق نفقه به زن می باشد. توضیح اینکه اگر زنی اقدام به ترک زندگی مشترک کند ( ناشزه باشد ) ، شوهر تکلیفی بابت پرداخت نفقه به ایشان نخواهد داشت و حتی اگر در دوران نشوز به زن مبلغی تحت عنوان نفقه پرداخت گردد، این مبلغ قابلیت استرداد ( پس گرفتن ) را خواهد داشت.

دومین ضمانت اجرا که مجدداً نیز متوجه حقوق مالی زن خواهد شد این است که در صورتی که مرد، همسرش را زمانی که ناشزه است ، طلاق دهد، زن نمی تواند از شرط تنصیف دارایی استفاده کند و این شرط به ایشان تعلق نخواهد گرفت. ( در خصوص شرط تنصیف دارایی مقاله با همین موضوع به رشته تحریر درآمده و در سایت منتشر شده است ).

برخی ضمانت اجرا ها حقوق غیرمالی زن را هدف قرار داده و آنان را متزلزل می سازند، این موارد عبارتند از:

حسب رأی وحدت رویه شمارۀ 716 ؛ در شروط دوازده گانه عقد نکاح ، در بند دوازده چنین شرط شده است که اگر مرد بدون اجازۀ همسر اول اقدام به ازدواج نماید ، همسر اول وکالت در طلاق خواهد داشت و از این مبنا می تواند از مرد جدا شود. حال اگر همسر اول مرد از ادای وظایف زناشویی امتناع ورزند و یا منزل مشترک را ترک نماید ( ناشزه باشد ) و بر همین مبنا مرد اقدام به ازدواج مجدد نماید ، همسر اول نمی تواند به استناد بند دوازده و با وکالت در طلاق، از همسر خود جدا شود؛ چرا که ازدواج مجدد مرد منشأ قانونی داشته و از طرفی نشوز همسر اول غیرقانونی برشمرده خواهد شد. از طرفی اگر زن ناشزه باشد ، مرد می تواند از دادگاه حکم بر تزویج ازدواج مجدد اخذ نماید.

برخی دیگر از حقوق زن در صورت نشوز ایشان، مستقیماً از بین نخواهد رفت بلکه در معرض تزلزل قرار خواهد گرفت؛ مانند اینکه اگر زن ناشزه باشد، به سختی می تواند عسر و حرج خود را جهت صدور حکم طلاق (طلاق قضایی) اثبات نماید و از طرفی امکان اعطای حق حضانت فرزندان بعد از طلاق، به زنی که ناشزه است بسیار پایین و در حد غیر ممکن می باشد.

نحوۀ برخورد با زنی که خانه را ترک کرده

گفتنی است در صورتی که زوجه بدون مانع مشروع اقدام به ترک زندگی مشترک نماید، زوج می تواند اقداماتی از قبیل ذیل انجام دهد:

  • طرح دعوی الزام به تمکین

در این دعوی ، در صورتی که زن ناشزه باشد ، حاکم به استناد حکمی که صادر می کند ایشان را ملزم به تمکین از همسر خود می نماید؛ گفتنی است که این حکم جنبۀ اجرایی داشته و اجرای آن به واحد اجرای احکام دادگستری محول می گردد و ایشان زوجه را به تمکین از مرد دعوت می نمایند و در فرضی که زن تمکین نکند، به مرد گواهی نشوز داده می شود.

با این گواهی می توان پرداخت نفقه به زن را به کلی قطع نمود و حکم اجازۀ تزویج مجدد از دادگاه اخذ نمود.

  • طرح دعوی اثبات نشوز

این دعوی بر خلاف دعوی قبل که جنبۀ تاسیسی و اجرایی دارد ، جنبۀ اعلامی داشته و قابلیت اجرا نیز نخواهد داشت. در این دعوی قاضی صرفاً به صدور حکم اکتفا کرده و این حکم به واحد اجرای احکام دادگستری نخواهد رفت. بلکه صرفاً در این حکم نشوز زن و تاریخ شروع نشوز ایشان تصریح خواهد شد.

نکته: هدف از طرح دعوی الزام به تمکین، دعوت زن به زندگی مشترک است و همانطور که در بالا بیان شد، حکم این دعوی تاسیسی بوده و قابلیت اجرایی دارد. در این دعوی با توجه به اصل عدم ( عدم تمکین ) ، نیاز به اثبات امری توسط مرد نمی باشد چرا که قول مرد ( عدم تمکین ) موافق اصل است و این زن است که در این دعوی باید تمکین خود را اثبات نماید چرا که ادعای ایشان ( تمکین ) بر خلاف اصل بوده و نیاز به  آن توسط مدعی ( زن ) می باشد.

هدف از طرح دعوی اثبات نشوز ، اثبات نشوز زن در دوره ای خاص است و دعوت زن به تمکین در این دعوی هدف نمی باشد. حکم این دعوی از نوع اعلامی بوده و قابلیت اجرا را نخواهد داشت. بلکه صرفاً در حکم تصریح می شود که زن از تاریخی مشخص ناشزه است. این دعوی با توجه به اصل عدم ( عدم نشوز ) نیاز به اثبات نشوز زن توسط مرد دارد، یعنی مرد باید مدارک مثبتۀ نشوز زن را جهت دریافت حکم به دادگاه تحویل دهد. چرا که قول مرد در این دعوی مخالف اصل ( عدم نشوز ) بوده و در مقام مدعی می بایست نشوز زن را با ارائه دلیل و امارات اثبات نماید.

لازم به ذکر است که رویۀ موجود، دفعات طرح دعوی الزام به تمکین به مراتب بیشتر از دعوی اثبات نشوز می باشد.

  • اخذ حکم تجویز تزویج مجدد

طی این اقدام مرد می تواند با ارائه گواهی نشوز یا حکم نشوز به دادگاه، جواز ازدواج مجدد را از دادگاه دریافت کند و همسر اول مرد نیز به بهانه ازدواج مجدد مرد و به استناد وکالت در طلاق، نمی تواند از مزد طلاق بگیرد.

ترک منزل توسط زن و بردن فرزند

حسب مادۀ 1168 و 1169 قانون مدنی ، نگهداری و حضانت طفل مادامی که پدر و مادر از یکدیگر جدا نشده، حق و تکلیف هردوی آنان می باشد. در نتیجه مادامی که زوج و زوجه از یکدیگر جدا نشده، نگهداری از فرزند باید توسط هردو انجام پذیرد. حال در فرضی که زوج و زوجه از یکدیگر جدا نشده اما جدای از یکدیگر زندگی می کنند و زن علی رغم داشتن نشوز، فرزند را نزد خود نگه داشته است، چه عواقبی در انتظار این تصمیم زن می باشد؟

نکته ای که باید به آن توجه گردد این مورد است که اگر زن ( زن ناشزه ) بدون اذن یا اجازه شوهر یا مجوز قانونی، فرزند مشترک را نزد خود نگه دارد؛ این رفتار می تواند از مدارک مثبتۀ نشوز ایشان باشد. یعنی در صورتی که زن چنین رفتاری انجام دهد، مرد به راحتی می تواند نشوز ایشان را نزد دادگاه اثبات نماید. چرا که ممانعت از ملاقات فرزند مساوی با عدم تمکین از شوهر می باشد.

نکتۀ حائز اهمیت بعدی این است که در صورت تحقق فرض فوق ، مرد با اثبات شرایط مقرر در مادۀ 1173 قانون مدنی و اثبات این موضوع که مادر بنابر دلایلی صلاحیت نگهداری فرزند را ندارد، با طرح دعوی سلب حضانت ، حضانت مادر را سلب و فرزند را به صورت دائمی نزد خود نگه دارد. یکی از مواردی که در طرح این دعوی به مرد کمک شایانی می نماید، نشوز زن و سرپیچی از تکلیف قانونی توسط ایشان است.

برخلاف مواردی که در عرف وجود داشته و در سایر سایت ها به آن اشاره شده است، ترک منزل مشترک و بردن فرزند توسط زن ، دارای وصف کیفری نمی باشد، چرا که با توجه به حق حضانتی که زن نسبت به فرزند خود دارا می باشد، احراز و اثبات سوء نیت ایشان تقریباً غیر ممکن به نظر می رسد.

لزوم مراجعه به وکیل در موارد نشوز زن

زمانی که زوجه اقدام به ترک زندگی مشترک می نماید ، این رفتار ایشان آثار و تبعاتی به همراه دارد که در موارد بالا به برخی از آن ها اشاره شد. موارد دیگری همچون ارسال اظهارنامه به زنی که زندگی مشترک را ترک نموده است نیز می تواند کارساز باشد. به هر حال با توجه به فنی و تخصصی بودن موضوع ، بهره مندی از دانش وکلای متخصص در این زمینه می تواند برای شما عزیزان گره گشا باشد.

از طرفی موضوع بحث نیز حساسیت این امر را دو چندان کرده است. چرا که این موارد متوجه زندگی مشترک و آینده زوجین خواهد بود و حتی می تواند زندگی فرزندان مشترک را نیز متأثر سازد و عواقبی جبران ناپذیر برای ایشان داشته باشد. لذا توصیۀ ما به شما عزیزان این است که هنگام مراجعه به محاکم خصوصاً با موضوعیت دعاوی خانواده، حتماً با وکلا متخصص در این زمینه مشورت لازم را داشته باشید.

لزوم مراجعه به وکیل در موارد نشوز زن

کلام آخر

در این مقاله این چنین بیان شد که یکی از موارد عدم تمکین از مرد که موجب ناشزه خطاب شدن زن خواهد شد ، ترک زندگی مشترک توسط ایشان است. در ابتدا مصادیق ترک زندگی مشترک توسط زوجه و همچنین موارد عذر موجه و موانع قانونی که زوجه به استناد آنان می تواند زندگی مشترک را ترک کند، بیان شد. در ادامه نیز عواقب ترک زندگی مشترک توسط زن و آن دسته از حقوق زن ( اعم از مالی یا غیر مالی ) که متأثر از این عمل خواهند شد به تفصیل بیان شد. همراهی شما خوبان موجب دلگرمی ماست. انتقادات و پیشنهادات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

5/5 - (1 امتیاز)

محمد تاجعلی

کارآموز وکالت و نویسندۀ مقالات حقوقی کاربردی با نگرش بر رویۀ قضایی کشور

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده − 14 =

دکمه بازگشت به بالا