عقد صلح و موارد بطلان آن در قانون مدنی ⚖️【سال1403】
عقد صلح یکی از اقسام عقود معین ( یعنی قراردادهایی که نام و احکام راجع به آن ها در قوانین موضوعه بیان شده است ) در قانون مدنی مصوب سال 1307 ، می باشد که مواد 752 تا 770 این قانون بدین عقد اختصاص یافته است. در این مقاله سعی داریم با عقد صلح و موارد بطلان آن به اجمال آشنا شویم. البته در مقاله ای تحت عنوان « عقد صلح و شرایط صحت آن در قانون » تعاریف مربوط به عقد صلح را به تفصیل بیان کردیم و پیشنهاد نگارنده به شما عزیزان این است ابتدا این مقاله را مطالعه و سپس به مطالعۀ مقالۀ پیش رو بپردازید. در ادامه با ماه همراه باشید.
تعریف اجمالی عقد صلح
عقد صلح قالب خاص از قرارداد است که طرفین آن یعنی شخص مصالح و متصالح می توانند هرگونه توافقی را که با قوانین آمره مخالتی نداشته باشند ، تحت عنوان قرارداد صلح یا به زبان عرفی، صلح نامه ، آورده و از شروط و محدودیت های سایر عقود مصرح در قانون رهایی پیدا کنند. برای روشن شدن موضوع مثالی در این خصوص بیان می کنیم.
فرض کنید که شما قصد هبه کردن ( در زبان عرفی به معنای بخشیدن ) مالی به شخصی دیگر را دارید. همانطور که در مقالات مربوط به عقد هبه نیز بیان شد ، هبه شرایطی خاص مانند مبحث رجوع از هبه یا عدم وجود خیار غبن در این عقد را دارا می باشد. حال اگر شما بخواهید مالی را به شخصی هبه کنید و در عین حال بخواهید از این قواعد خاص هبه نیز پیروی نکنید، می توانید این بخشش را در قالب عقد صلح آورده که قواعد خاص عقد هبه نیز بر آن مترتب نمی باشند.
اقسام قرارداد صلح
همانطور که سابقاً و در مقالۀ مزبور بیان شد، عقد صلح به دو دستۀ صلح در مقام معاملات یا همان صلح ابتدایی و صلح در مقام دعوی تقسیم می گردد. برای آشنایی با مبحث عقد صلح و موارد بطلان آن ، ناچاراً یک بار دیگر باید به توضیح این دو قسمت عقد صلح بپردازیم.
بهترین وکیل تنظیم قرارداد در تهران می تواند در این زمینه بیشتر از هر شخصی راهنمایی های لازم را به شما عزییزان ارائه دهد.
صلح در مقام دعاوی
در این قسم از عقد صلح، حتماً باید بین طرفین اختلافی وجود داشته باشد، به این صورت که اگر اختلاف به طرح دعوی منجر شده باشد، این مبحث را تحت عنوان « سازش » بررسی می کنیم که قواعد آن نیز در مواد 178 تا 185 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال 1375 به تفصیل بیان شده است. و اگر اختلاف موجود به طرح دعوی منجر نشده باشد اما طرفین عقد صلح به منظور جلوگیری از طرح دعوی اقدام به انعقاد قرارداد صلح نمایند ، این مبحث را تحت عنوان « درخواست سازش » بررسی کرده و مواد مربوط به آن در قانون مرقوم، مواد 186 الی 193 می باشند.
صلح در مقام معاملات (صلح ابتدایی)
در این قسمت از بخش صلح هیچ گونه اختلافی بین طرفین قرارداد وجود ندارد. بلکه همانطور که سابقاً بیان شد اشخاص طرف قرارداد یکی از عقود قانونی مانند بیع ، اجاره ، هبه و …. و یا یکی از آثار این عقود را تحت عنوان قرارداد صلح آورده و به این روش از عمل به قواعد و شرایط خاص این عقود گذر کرده و چشم پوشی می نمایند. مثالی که تحت عنوان تعریف اجمالی عقد صلح بیان شد نیز از همین نوع قرارداد صلح می باشد.
اوصاف عقد صلح
برای پی بردن به موضوع عقد صلح و موارد بطلان آن ، باید ابتدا با اوصاف خاص عقد صلح نیز آشنا شویم و سپس به طرح موضوع اصلی بپردازیم؛ البته لازم به ذکر است این اوصاف متعلق به تمام اقسام عقد صلح است و این اقسام اوصاف خاص و جداگانه ای نیز دارند که در مبحثی دیگر به آن ها پرداخته خواهد شد؛ اما در این مبحث اوصاف مشترک تمام اقسام عقد صلح را بیان کرده و سپس به سراغ شرایط صحت این عقد خواهیم رفت. این اوصاف عبارتند از:
صلح نوعی عقد است
سابقاً بیان شد که منظور از عقد ، توافق دو اراده برای ایجاد اثری حقوقی است، پس لازمۀ وجود عقد وجود حداقل دو اراده است و بر خلاف ایقاع که انشاء و اعمال و اجرای آن با یک اراده به وجود خواهد آمد. پس نتیجه می گیریم که برای انشاء و ایجاد عقد صلح ، حداقل نیاز به وجود دو اراده است.
در مطالب قبلی بیان شد که طرفین عقود و ایقاعات را برای رهایی از اوصاف خاص آن ها در قالب عقد صلح پی ریزی می کنند. ذکر این نکته لازم است که حتی اگر اشخاص قصد داشته باشد ایقاعی را ( یعنی عملی حقوقی که نیازمند یک اراده است ) در قالب عقد صلح بیاورند، به عقد بودن صلح خللی وارد نخواهد آمد و انشاء و اجرا و اعمال این ایقاع کماکان نیازمند دو اراده است و نه یک اراده.
صلح عقدی لازم است
حسب صراحت مادۀ 760 قانون مدنی مصوب سال 1307 ، تمام اقسام صلح در زمرۀ عقود لازم قرار دارند. عقد لازم عبارت است از عقدی که از جانب طرفین قابل فسخ یا برهم زدن نیست مگر به استناد به موجبات قانونی یا قراردادی. در مقابل نیز عقود جایز قرار دارند و تعریف این عقود عبارت است از عقودی که از جانب طرفین بدون نیاز به دلیل و توجیه خاص قابل فسخ و برهم زدن است.
صلح عقدی رضایی است
در قانون ما باتوجه به اصل رضایی بودن عقود و ایقاعات، باید تمام اقسام عقد صلح را عقدی رضایی محسوب کنیم. عقد رضایی عبارت است از عقدی که فقط از ایجاب و قبول تشکیل شده است و در مقابل عقد رضایی، عقد تشریفاتی قرار دارد و عبارت است از عقدی که علاوه بر ایجاب و قبول نیازمند انجام تشریفاتی که در قانون به تصریح رسیده است می باشد. البته مادۀ 47 قانون ثبت اسناد و املاک مصوب سال 1310 ، رضایی بودن عقد صلح را با تردید رو به رو ساخته است چرا که طبق بند دوم این ماده ثبت صلح نامه ها در ادارۀ ثبت اسناد، الزامی دانسته شده است که در مقاله ای مجزا و مفصل در مورد آن توضیح خواهیم داد.
صلح عقدی است که ممکن است معوض یا بلاعوض باشد
عقود از حیث مجانی یا معوض بودن به سه دسته تقسیم می شوند. عقود معوض ؛ یعنی عقودی که در آنها دو عوض در برابر یکدیگر قرار می گیرند مانند عقد بیع ( خرید و فروش )؛ عقود بلاعوض، یعنی فقط یک مال یا تعهد به نفع دیگری منتقل یا انجام می شود بدون اینکه شخص در قبال این مال یا تعهد، مالی بپردازند یا تعهدی انجام دهد مانند عقد هبه؛ عقود گاه معوض و گاه بلاعوض؛ این عقود ممکن است به صورت مجانی یا معوض منعقد گردند و در قوانین کشور ما فقط سه عقد این ویژگی را دارا می باشند که عبارتند از : صلح، حبس ( عقد موجد حق انتفاع ) و وکالت.
صلح عقدی است که ممکن است تملیکی یا عهدی باشد
عقود از حیث اثر حقوقی به دو دستۀ تملیکی و عهدی تقسیم می گردند؛ عقود تملیکی به عقودی گفته می شود که اثر اصلی آن ها ایجاد یا انتقال مالکیت عین مال ( مانند عقد بیع )، مالکیت منافع مال ( مانند عقد اجارۀ اشیا ) یا یکی از اقسام حقوق عینی ( مانند عقد رهن که موجد انتقال حق وثیقه به شخص مرتهن است ) می باشد. در مقابل نیز عقود عهدی قرار دارند که تعریف آن برابر است با عقودی که اثر اصلی آن ها ایجاد تعهد ( مانند عقد ضمان از نوع ضم ذمه به ذمه ) یا انتقال تعهد ( مانند عقد ضمان از نوع نقل ذمه به ذمه ) یا حتی سقوط تعهد ( مانند قرارداد ناظر بر تبدیل تعهد موضوع مادۀ 292 قانون مدنی مصوب سال 1307 ) است.
این در حالتی است که عقد صلح در برخی مواقع ممکن است در زمرۀ عقود تملیکی قرار گیرد و گاهی نیز ممکن است از نوع عقود عهدی باشد و تملیکی و عهدی بودن این عقد بستگی به توافق طرفین عقد صلح یعنی مصالح و متصالح دارد.
تشریفاتی یا رضایی بودن عقد صلح
در مادۀ 47 قانون ثبت اسناد و املاک مصوب سال 1310 ، این چنین آمده است که: « در نقاطی که اداره ثبت اسناد و املاک و دفاتر اسناد رسمی موجود بوده و وزارت عدلیه مقتضی بداند ثبت اسناد ذیل اجباری است:
۱- کلیه عقود و معاملات راجعه به عین یا منافع اموال غیرمنقوله که در دفتر املاک ثبت نشده.
۲- صلحنامه و هبهنامه و شرکتنامه. »
در مادۀ 48 این قانون نیز این چنین آمده است که: « سندی که مطابق مواد فوق باید به ثبت برسد و به ثبت نرسیده، در هیچ یک از ادارات و محاکم پذیرفته نخواهد شد. »
پس با توجه به مواد فوق می توان نتیجه گرفت که قرارداد صلح برای آنکه اعتبار داشته باشد و در محاکم نیز قابل استناد باشد، نیازمند ثبت در ادارۀ ثبت اسناد و املاک و همچنین اخذ سند رسمی می باشد و از این رو صلح نوعی عقد تشریفاتی است که نیاز به ثبت دارد.
اما طبق نظری که از سوی فقهای شورای نگهبان صادر شده است، بی اعتباری اسناد عادی در برابر اسناد رسمی را خلاف شرع تشخیص داده و هم اکنون صلح نامه های غیر رسمی و عادی نیز در برابر اسناد و صلح نامه های رسمی دارای اعتبار می باشند.
البته لازم به ذکر است که طرح بی اعتبار تلقی کردن اسناد عادی در برابر اسناد رسمی و احیاء مجدد مادۀ 22 و 48 قانون ثبت اسناد و املاک ، چند بار در صحن علنی مجلس بررسی اما با ایرادات فقهای شورای نگهبان رو به رو شده است و در حین تحریر این مقاله و در این تاریخ ، این طرح به مرجع تشخیص مصلحت نظام ارسال شده و باید دید که آیا این طرح به صورت قانون تصویب و لازم الاجرا خواهد شد یا خیر؟ چرا که در زمان حال پاسخی قطعی نمی توان به این سوال داد.
موارد بطلان عقد صلح
در این مبحث با عقد صلح و موارد بطلان آن آشنا خواهیم شد. برای هر یک از عقود و قرارداد ها یکسری شرایط عمومی و شرایط اختصاصی برای صحت و سلامت این عقود وجود دارد. این شرایط صحت باید با یکدیگر جمع شوند تا بتوانیم صحت قراردادی را تایید کنیم. همانطور که گفته شد این شرایط به شرایط عمومی و اختصاصی تقسیم می شوند. در صورت فقدان هر یک از این شرایط حیات عقد با خلل مواجه شده و عقد در اکثر موارد با بطلان مواجه می گردد. لازم به ذکر است که بطلان عقد نیز به این معناست که در صورت بطلان قراردادی، به طوری عمل خواهد شد که گویا از ابتدا اصلاً قراردادی تشکیل نشده است.
پس برای اینکه بفهمیم موارد بطلان عقد صلح کدامند، باید به سراغ شرایط صحت این عقد برویم و اگر هر یک از این شرایط صحت قرارداد را نتوانستیم احراز کنیم، حکم به بطلان عقد صلح خواهیم داد. به لحاظ لغوی و حتی حکمی نیز، کلمۀ صحت در مقابل بطلان قرار دارد و در جایی که صحت وجود نداشته باشد یقیناً از بطلان یاد خواهد شد. پس برای رسیدن به بطلان، باید شرایط صحت قرارداد را بشناسیم. این شرایط عبارتند از:
شرایط عمومی صحت قرارداد ها
این شرایط باید در تمامی قرارداد ها موجود باشند و تفاوتی ندارد که عقد پیش رو صلح ، بیع ، اجاره ، مزارعه ، ضمان یا هر عقد معین یا غیر معین دیگر باشدو در صورت فقدان این شرایط و در اکثر موارد، سرنوشت عقد چیزی جز بطلان نخواهد بود. این شرایط در مادۀ 190 قانون مدنی مصوب سال 1307 ، احصاء گردیده اند. در مقاله ای تحت عنوان « عقد صلح و شرایط صحت آن در قانون » به تعریف و تفصیل این شرایط پرداخته ایم و به شما عزیزان پیشنها می شود که حتما این مقاله را نیز مطالعه فرمایید. پس در این مبحث فقط به ذکر موارد مصرح در مادۀ 190 قانون مرقوم بسنده می کنیم؛ این شرایط عبارتند از:
- قصد طرفین و رضای آن ها.
- اهلیت طرفین.
- موضوع معین که مورد معامله باشد.
- مشروعیت جهت معامله.
شرایط اختصاصی صحت عقد صلح
این شرایط بسته به نوع عقد متفاوت می باشند. به معنی دیگر، شرایط اختصاصی صحت هر قرارداد همانطور که از نام آن نیز پیداست، فقط مختص همان قرارداد می باشد. برای مثال قابل زرع بودن زمین در عقد مزارعه یکی از شرایط صحت این قرارداد می باشد و اکر زمینی که موضوع عقد مزارعه است از ابتدا غیرقابل زرع باشد، عقد مزارعه باطل خواهد بود. یا تعیین مدت در قرارداد هایی همچون عقد اجارۀ اموال ، مزارعه ، مساقات و نکاح منقطع ( نکاح موقت ) شرط صحت این قرارداد ها می باشد و در صورتی که در این قرارداد ها مدت آن ها ذکر نشود، قرارداد باطل است.
در تعریف عقد صلح بیان کردیم که قراردادی است که هیچ یک از شروط یا محدودیت های سایر عقود را ندارد و حتی طرفین این عقد برای فرار از این محدودیت ها و شروط ، اقدام به انعقاد قرارداد صلح می نمایند. پس صحیح تر آن است که بگوییم عقد صلح اصلاً شرایط اختصاصی صحت عقد را دارا نمی باشد که در صورت فقدان این شرایط حکم به بطلا آن دهیم.
فقط تنها موضوع در این رابطه ، عقدم مخالفت مفاد عقد صلح با قوانین آمره ( یعنی قوانینی که برخلاف آن ها نمی توان توافق کرد و چنین توافقی محکوم به بطلان است ) است. البته این اجرای این شرط برای سایر عقود نیز لازم است و هر قراردادی با قوانین آمره مخالف باشد، سرنوشت آن بطلان است. اما چون این مورد در مادۀ 190 و در شرایط عمومی صحت قرارداد ها ذکر نشده است، در این مبحث به آن پرداخته شد.
لزوم مراجعه به وکیل برای تنظیم قرارداد صلح
در این مقاله به بررسی عقد صلح و موارد بطلان آن پرداختیم و هرچند که گفته شد عقد صلح دارای محدودیت خاصی جهت بطلان یا عدم نفوذ این عقد نمی باشد اما همین امر می تواند تهدیدی برای بطلان این عقد باشد، چرا که با این قید که این عقد محدود به موضوع یا شرط خاصی نمی باشد، طرفین آن ممکن است هر نوع توافقی را در قالب عقد صلح آورده و از آنجایی که عموم افراد با قوانین آمره یا حتی شرایط عمومی صحت قرارداد ها آشنا نیستند، ممکن است اقدام به انعقاد قراردادی نمایند که حکم آن صریحاً بطلان است.
از طرفی استمداد از وکلای مجرب هم می تواند از چنین پیش آمدی جلوگیری کند و هم می تواند دعاوی مطروحه در دادگستری و حتی اختلافات پیش آمده را ، با شناختی که از قوانین موضوعه دارند، به صلح و سازش خاتمه دهند و همزمان هم در وقت و هم هزینه های شما صرفه جویی خواهد شد.
کلام آخر
در این مقاله مبحث عقد صلح و موارد بطلان آن ، به تفصیل بیان شد. در ابتدای این مقاله به تعریف و اقسام عقد صلح پرداخته شد و در ادامه با بیان اوصاف این عقد و شرایط صحت آن؛ از طریق آگاهی از شرایط صحت، با موارد بطلان این عقد آشنا شدیم و گفتیم در جایی که این شرایط صحت قرارداد وجود نداشته باشند ، در اکثر موارد، آیندۀ این عقد با بطلان همراه است. همراهمی شما خوبان موجب دلگرمی ماست. انتقادات و پیشنهادات خود را با ما به اشتراک بگذارید.