مسائل حقوقی

عقد صلح و شرایط صحت آن در قانون جدید ⚖️ شرایط صحت عقد صلح

احتمالاً شما نیز تا کنون ممکن است چند بار نام عقد صلح را شنیده و حتی تعجب کرده باشید که واژۀ صلح ، اصطلاحی است که عموماً برای سازش یا خاتمه دادن به نزاع یا دعاوی مختلف به کار برده می شود و احتمالاً ارتباط صلح در مقام دعوی با عقد صلح موضوع مادۀ 752 قانون مدنی را به درستی درک نکرده باشید؛ چرا که در این ماده نیز از رفع و قلع نزاع سخن به میان آمده است. در این مقاله قصد داریم عقد صلح و شرایط صحت آن در قانون را بررسی کنیم تا به پاسخ این سوال نیز برسیم؛ در ادامه با ما همراه باشید.

تعریف صلح

برای فهمیدن موضوع عقد صلح و شرایط صحت آن در قانون ، ابتدا باید این عقد را تعریف کنیم ؛ چرا که لازمۀ فهم احکام موضوعی، شناخت اجمالی آن موضوع می باشد. عقد صلح هر چند که در زمرۀ عقود معین ( یعنی عقود و قرارداد هایی که نام و احکام آن ها صراحتاً در قانون قید شده است. ) قرار دارد ، لکن تعریف صریح و دقیقی در قانون از این عقد به عمل نیامده است. پس ناچاراً می بایست برای تعریف این عقد به نظر دکترین علم حقوق مراجعه کنیم.

به زبان ساده، دکترین علم حقوق صلح را اینگونه تعریف کرده اند که عبارت است از: صلح توافق و تراضی آزاد بین طرفین است تا در قالب آن بتوانند اثر حقوقی را که در پی آن هستند حاصل کنند و در خصوص شروط و تعهدات به هر نحو که مایل باشند، تراضی نمایند؛ بدون آنکه قانون گذار قالب خاصی از توافقات و شروط پیش نوشته را برای آن ها مقرر کرده باشد. البته لازم به ذکر است که این توافق و تراضی تا جایی آزاد است که مخالف با قوانین آمره ( یعنی قوانینی که توافق بر خلاف آن ها ممکن و جایز نیست ) نباشد. برای فهم دقیق تر موضوع به مثال زیر توجه کنید:

عقد بیع ( که در جامعه امروز از آن به عنوان خرید و فروش نیز یاد می شود ) در قانون دارای احکام خاصی است. به عنوان مثال در فروش کالایی ، ارزش آن کالا با مبلغ پرداختی از سوی خریدار ، باید تقریباً دارای ارزش یکسان باشند ( در علم حقوق به این امر عدالت معاوضی گفته می شود ) به عبارت ساده تر باید ارزش عوض و معوض ( مبیع و ثمن ) در عقد بیع از دید عرف تقریباً یکسان باشد و در غیر این صورت به شخصی که مغبون شده و ضرر کرده است، قانون با شرایطی حق فسخ بیع را اعطا کرده است. پس فهمیدیم که در عقد بیع بهم خوردن ارزش بین مبیع و ثمن ، موجب ایجاد حق فسخ برای طرف مغبون خواهد شد و این مقرره دارای ضمانت اجراست.

اما در عقد صلح اصولاً چنین مقرره ای وجود ندارد. چرا که طرفین قرارداد برای رهایی از قواعد خاص سایر عقود مثل وجود عدالت معاوضی در عقد بیع، اقدام به انعقاد قرارداد صلح می کنند. هر چند که اگر صلح از نوع مغابنه ای باشد ( یعنی اینکه هر دو طرف به دنبال کسب سود باشند ) ، باز هم طرفی که ضرر کرده است با شرایطی می تواند صلح را فسخ کند اما عموم افراد برای رهایی از همین شرایط عقد بیع، دست به انعقاد عقد صلح می زنند.

مثال دیگری جهت روشن شدن موضوع بیان می کنیم

برای مثال در عقد اجاره ( یعنی قراردادی که شخص موجر منافع عین مستاجره را به شخص مستاجر واگذار می کند ) اگر مدت اجاره مشخص نباشد حسب صراحت مادۀ 468 قانون مدنی مصوب سال 1307 ، عقد اجاره باطل است. اما در صلح چنین وضیعتی وجود ندارد و برای مثال شخص می تواند منافع مال خود را تا پایان مدت عمر خود ( یعنی مدتی نامعلوم ) به شخصی دیگر تملیک کند. ( در حقوق به این نوع صلح، صلح عمری می گویند )

عقد صلح و شرایط صحت آن در قانون

طرفین عقد صلح

برای آشنایی با مبحث عقد صلح و شرایط صحت آن در قانون ، باید طرفین عقد صلح را نیز بشناسیم. صلح همانند اکثر دیگر عقود، عقدی دو طرفی می باشد و طرفین آن عبارتند از مصالح و متصالح.

مصالح همان شخصی است که در عقد بیع نقش فروشنده یا ایجاب دهنده را ایفاء می کند. یعنی شخصی که مال یا امری را تحت عنوان صلح به دیگری واگذار می کند. در طرف دیگر متصالح قرار دارد و این شخص در عقد بیع نقش همان خریدار را ایفاء می کند ، یعنی ایجاب شخص مصالح مورد قبول ایشان واقع می گردد. حال ممکن است این ایجاب ناظر بر انتقال مالی بوده باشد یا اینکه ناظر بر رفع تنازع باشد. در ادامه با این دو مفهوم بیشتر آشنا خواهیم شد.

اقسام عقد صلح

لازمه پی بردن به مبحث عقد صلح و شرایط صحت آن در قانون ، بررسی اقسام عقد صلح می باشد و همانطور که در بالا بیان شد عقد صلح به دو دسته تقسیم می گردد؛ صلح در مقام معاملات ( صلح ابتدایی ) و صلح در مقام دعوی. در بند های پایین به تعریف دقیق این دو مفهوم خواهیم پرداخت.

صلح در مقام معاملات ( صلح ابتدایی )

در این بخش از صلح یعنی بدون آنکه دعوی یا اختلافی بین طرفین عقد صلح موجود باشد ، ایشان برخی از آثار قراردادی که مثال های آن نیز در بالا ذکر شد ، مانند ایجاد تعهد، انتقال مالکیت ، مشارکت و…. را به جای آنکه در قالب سایر عقود معین مانند بیع ، هبه ، اجاره یا …. منعقد کنند؛ به صورت توافق و تراضی آزاد و در قالب عقد صلح منعقد می کنند. اکثر قرارداد هایی که در خصوص عقد صلح منعقد می شوند از این دسته می باشند.

مثال دیگر آنکه اگر دو شخص در مال مشاع غیرمنقول و غیرقابل تقسیمی شریک باشند و یکی از شرکا، حصۀ مشاهی خود را به شخصی دیگر و در قالب عقد بیع منتقل کند ، شریک دیگر می تواند با پرداخت پولی که شخص ثالث به شریک ایشان پرداخته است، به همان شخص ثالث، آن حصۀ مشاعی را از مالکیت ایشان بیرون آورده و خود مالک تمام آن مال گردد. چنین وضعیتی را در قانون مدنی  و بنابر مادۀ 808 این قانون، اخذ به شفعه می نامند.

حال اگر شریکی که حصۀ مشاعی خود را به شخص ثالث فروخته است ، حصۀ مشاعی خود را در قالب عقد صلح ( و نه عقد بیع ) به شخص ثالث منتقل کند ، شریک دیگر نمی تواند از حق شفعۀ خود استفاده نماید و شخص ثالث کماکان مالک آن قسم از حصۀ مشاعی باقی خواهد ماند. دیدیم که در این وضعیت نیز اشخاص برای رهایی از آثار و شروط عقد بیع ، می توانند اقدام به انعقاد قرارداد صلح نمایند.

صلح در مقام دعاوی

صلح در مقام دعاوی ممکن است به دو صورت قابل فرض باشد:

ممکن است در مقام رفع تنازع موجود باشد ؛ یعنی آنکه بین اشخاص اختلاف ایجاد شده و حتی برای این اختلاف نیز طرح دعوی صورت گرفته باشد. حال طرفین دعوی، دعوای خود را به صلح خاتمه می دهند. در قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال 1375 این مبحث تحت عنوان « سازش » و در مواد 178 تا 185 بررسی شده است.

همچنین ممکن است برای جلوگیری از نزاع احتمالی در آینده باشد ؛ منظور این است که اختلافی بین اشخاص به وجود آمده است اما هنوز بر خلاف حالت قبل، راجع به آن دعوایی اقامه نشده است. حال ایشان برای حل این اختلاف و جلوگیری از از آنکه این اختلاف به طرح دعوی منجر شود، با یکدیگر صلح و سازش می کنند. در قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال 1375 ، این مبحث تحت عنوان « درخواست سازش » و در مواد 186 تا 193 بررسی شده است.

عقد صلح و شرایط صحت آن در قانون

شرایط صحت عقد صلح

شرایط صحت عقد به شرایطی گفته می شود که اگر این شرایط در هر قراردادی اعم از عقد صلح یا مابقی عقود موجود نباشد، حیات قرارداد از ابتدا با خلل مواجه شده و اصلاً قراردادی تشکیل نخواهد شد. به عبارت ساده تر فقدان این شرایط باعث بطلان عقد خواهند شد و بطلان عقد به این معناست که گویا از ابتدا اصلاً عقدی تشکیل نشده است و آثاری نسبت بر آن بار نخواهد شد. به صورت کلی ما در بحث صحت یا بطلان عقود با سه مقرره رو به رو هستیم؛ این سه مقرره عبارتند از صحت ، بطلان و عدم نفوذ و در ادامه به تفصیل معرفی خواهند شد.

صحت (نفوذ)

به این معنی است که یک قرارداد تمام شرایط صحت عقد را دارا باشد. شرایط صحت عمومی قرارداد ها در مادۀ 190 قانون مدنی مصوب سال 1307 ، برشمرده شده است و عبارتند از: قصد و رضای طرفین ، اهلیت طرفین ، موضوع معین که مورد معامله باشد و مشروعیت جهت معامله؛ لازم به ذکر است که این شرایط می بایست در تمامی عقود وجود داشته باشد و عقود علاوه بر شرایط عمومی صحت قرارداد، یکسری شرایط اختصاصی نیز دارند که این شرایط در خصوص عقد صلح در ادامه بیان خواهند شد.

عدم نفوذ

یعنی عقد برخی از شرایط را ندارد، اما اهمیت این شرایط بدان حد نیست که عقد را به کلی باطل کند. بلکه عقد فعلا بلااثر و غیرنافذ است و تنها یک گام تا صحت فاصله دارد. اینگونه عقود در صورت تنفیذ ( تایید ) از سوی شخص ذی حق، به درجۀ صحت رسیده و نافذ می شوند و در صورت عدم تنفیذ ( رد ) از سوی شخص ذی حق، باطل می شوند، به نحوی که گویا از ابتدا وجود نداشته اند. برای مثال حکم معاملات فضولی موضوع مادۀ 247 قانون مدنی مصوب سال 1307 و معاملات اکراهی موضوع مادۀ 202 و 203 قانون مرقوم برابر با عدم نفوذ می باشد.

بطلان (فساد)

به این معنی است که عقد برخی از شرایط صحت عقد را ندارد و اهمیت این شرایط به قدری است که در صورت فقدان آن عقد باطل خواهد شد و گویا که از ابتدا وجود نداشته و هیچ اثر حقوقی بر آن بار نیست. فقدان شرایط عمومی صحت عقود موضوع مادۀ 190 که در بالا بیان شد و همچنین فقدان شرایط اختصاصی صحت عقود نیز موجب بطلان عقد خواهند بود.

پس از بررسی موارد بالا اکنون وقت آن رسیده است که مبحث اصلی مقاله یعنی عقد صلح و شرایط صحت آن در قانون بپردازیم و همانطور که در بالا اشاره شد این شرایط عبارتند از شرایط عمومی و شرایط اختصاصی صحت عقد صلح.

عقد صلح و شرایط صحت آن در قانون

شرایط عمومی صحت عقد صلح

این شرایط در مادۀ 190 قانون مدنی برشمرده شده اند و لازم به ذکر است که این شرایط باید در تمامی عقود موجود باشند و در غیر این صورت سرنوشت عقد با بطلان رو به رو است.

شرط اول؛ قصد و رضای طرفین ( اراده )، قصد تصمیمی است که شخص می گیرد برای اینکه الفاظ عقد را انشاء کند و سازندۀ عمل حقوقی است. ضمانت اجرای فقدان قصد، بطلان صد در صدی معاملات است. رضا به معنای تمایل قلبی و نیت درونی و طیب خاطر شخص برای انعقاد معامله است. ضمانت اجرای فقدان رضا عدم نفوذ معاملات است و البته این در صورتی است که قصد وجود داشته باشد و رضا در فقدان باشد.

شرط دوم؛ اهلیت طرفین، اهلیت به معنای توانایی برای داشتن یک حق یا توانایی انجام امور است. اهلیت خود به دو بخش اهلیت تمتع (قابلیت دارا شدن حق) و اهلیت استیفاء (قابلیت اجرای حق) تقسمیم می شود که البته منظور از اهلیت در این بند اهلیت استیفاء می باشد. در قوانین کشور ما به افرادی که اهلیت ندارند محجور گفته می شود. اقسام محجور نیز عبارتند از: صغیر، مجنون، سفیه و شخص ورشکسته. حجر علی الاصول باعث بطلان معامله خواهد شد اما استثنائاتی نیز دارد که در مقاله ای جدا بحث خواهد شد.

شرط سوم؛ موضوع معین که مورد معامله باشد؛ مورد معامله عبارت است از مال یا عملی که معامله نسبت بدان واقع می شود و باید دارای شرایط ذیل باشد و در غیر این صورت اصولاً محکوم به بطلان است مگر در مواردی استثانائی؛ مالیت داشته باشد، معلوم باشد، معین باشد، در زمان عقد موجود باشد، قابلیت نقل و انتقال داشته باشد و قابل تسلیم باشد.

شرط چهارم؛ مشروعیت جهت معامله، جهت معامله هدف غایی و هدفی است که شخص را به سمت انجام معامله سوق می دهد. در عقد لازم نیست که حتما جهت معامله قید شود اما اگر قید شود باید جهت آن مشروع و قانونی باشد و در غیر این صورت قرارداد محکوم به بطلان است.

شرایط اختصاصی صحت عقد صلح

همانطور که در بالا نیز اشاره شد، عقد صلح، عقدی است که با محدودیت و شرایط خاص سایر عقود مواجه نیست و در کل قراردادی است. مابقی عقود نظیر بیع یا اجاره اگر شرایط اختصصاصی متعلق به خود را نداشته باشند محکوم به فنا و بطلان هستند اما گفتیم که اشخاص برای رهایی از این شرایط و محدودیت ها به عقد صلح روی می آورند پس طبیعی است که بگوییم عقد صلح اصلاً شرایط اختصاصی خاصی ندارد که در صورت فقدان این شرایط این عقد را به بطلان محکوم کنیم.

تنها شرط محدود کننده عقد صلح و شرط صحت اختصاصی آن که در مادۀ 190 بدان اشاره نشده و در مادۀ 10 قانون مدنی مختصر اشاره ای بدان شده است، عدم مخالفت این عقد با قوانین آمره (یعنی قوانینی که توافق بر خلاف آن ها صحیح نیست) می باشد. البته این بدان معنا نیست که سایر عقود می توانند با قوانین آمره مخالف باشد و این مخالفت در هر صورت سرنوشت هر عقدی را با بطلان رو به رو می سازد اما همانطور که دیدیم از این عنوان در مادۀ 190 یاد نشده است که آن را جزء شرایط عمومی بدانیم.

لزوم مراجعه به وکیل در رابطه با عقد صلح

در این مقاله به عقد صلح و شرایط صحت آن در قانون پرداختیم و دیدیم که عقد صلح می تواند گستره بزرگی داشته باشد و انواع اموال و حقوق و حتی تعهدات قابل پی ریزی در این عقد می باشند، پس بهتر است برای آگاهی از حقوق خود در رابطه با این عقد، هنگام تنظیم این گونه قراردادها حتما از بهترین وکیل تهران استمداد جویید. از طرفی صورت دوم عقد صلح نیز رفع نزاع می باشد و این امر ایجاب می کند که برای احقاق حق و جلوگیری از ضرر یا اختلافاتی که در ممکن است در آینده حادث شوند حتما از وکلای محترم مشاوره و در صورت لزوم کمک دریافت کنید.

عقد صلح و شرایط صحت آن در قانون

کلام آخر

عقد صلح و شرایط صحت آن در قانون، در این مقاله به تفصیل بیان شد. البته نکات فراوان دیگری در خصوص این عقد وجود دارد که از موضوع این مقاله خارج و در سایر مقالات به آن پرداخته خواهد شد. اما مختصراً، در این مقاله ابتدا به تعریف عقد صلح و جایگاه آن در قانون و اقسام این عقد پرداختیم و در ادامه شرایط صحت این عقد با تقسیم بندی سرنوشت معاملات به سه قسمت صحت و عدم نفوذ و بطلان برای شما عزیزان بیان شد. امیدواریم که این مقاله به افزایش اطلاعات حقوقی شما کمک کرده باشد و از این که این مقاله را انتخاب و تا انتها همراه ما بودید کمال تشکر را داریم. همراهی شما خوبان موجب دلگرمی ماست و نظرات و انتقادات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

5/5 - (1 امتیاز)

محمد تاجعلی

کارآموز وکالت و نویسندۀ مقالات حقوقی کاربردی با نگرش بر رویۀ قضایی کشور

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × سه =

دکمه بازگشت به بالا